زبان ارمنی (به ارمنی: Հայերեն هایِرِن) یکی از زبانهای هندواروپایی است که در منطقه قفقاز و به ویژه در کشور ارمنستان و آرتساخ و سایر کشورهای دیگر که ارمنیان به عنوان جماعت ارمنیان پراکنده شناخته میشوند صحبت میکنند.
زبان ارمنی
ارمنیان تا پایان سده چهارم میلادی از خط سریانی یا یونانی استفاده میکردند و از این رو ادبیات و تاریخ آنان به خط و زبانی غیر ارمنی نوشته میشود. پس از رسمیت یافتن دین مسیح در ارمنستان و مسیحی شدن ارمنیان، چون کتاب مقدس این دین به زبان یونانی یا سریانی بود. در مراسم مذهبی کلیساها نیز به این زبانها سخن گفته میشد. در برخی از کلیساها کتاب مقدس را در هنگام مراسم به زبان ارمنی ترجمه و تفسیر میکردند و برای حضار بازگو مینمودند.
حروف خط ارمنی نخستین بار به کوشش و مجاهدت یک روحانی ارمنی به نام مسروب ماشتوتس، که با زبانهای یونانی و زبان پارتی و ساسانی آشنایی کامل داشت، اختراع شد.
در گذشته جایگاه زبان ارمنی نامعین بود و به گفته روبرت آفوکس بزرگترین اشتباه دانشمندان این بود که برای تعیین جایگاه زبان ارمنی در خانواده زبانها، فقط به مجموعه واژگان این زبان استناد میکردند.
ترجمه متن انگلیسی
نسخه خطی ارمنی متعلق به بین قرن پنجم و ششم میلادی
نظریه رایج آن زمان این بود که زبان ارمنی یکی از زبانهای ایرانی است.
تحول زبانی عوامل گوناگونی دارد که در خصوص زبان ارمنی، آنها را از این قرار میتوان برشمرد:
اول، تحولهای داخلی که از راه طبیعی صورت میگیرد و نتیجه تکامل و ترقی زبان است.
دوم، تحولهای خارجی که بخش عمده آن با وام گیری انجام میشود و نتیجه عوامل خارجی است.
سوم، تحولهای کوچکی است که به دست افراد صورت میگیرد و حاصل نوآوریهای ادبی است.
این تحولات سهگانه زبان ارمنی به تاریخ سیاستهای ملی، تاریخ ادبیات و تاریخ سیاسی ملت ارمنی مربوط میشود.
نظریه ایرانی بودن زبان ارمنی در سه ربع اول سده نوزدهم در اروپا حاکم بود و دانشمندانی مانند:
راسموس راسک، آگوست شلایخر که البته بعدها از این نظریه انصراف داد، و فرانس بوپ.
هاینریش هوبشمان، دانشمند و زبانشناس شهیر، در مقالهای به نام <<موقعیت زبان ارمنی در میان زبانهای هند و اروپایی>> که در ۱۸۷۷م منتشر کرد، این نظریه را تغییر داد.
<<آنان که بر شباهتهای واژگان دو زبان انگشت مینهادند، نیندیشیده بودند که امکان دارد این همانندی در نتیجه وام گیری واژهها صورت گرفته باشد و عملاً" هیچ گونه روشی را برای بررسی این امکان پیشنهاد نکرده بودند. هوبشمان با قراردادن ویژگیهای بنیادی نظامهای آوایی زبانهای ایرانی و ارمنی در جدولها، توانست روشن کند که واژه مورد نظر ارمنی اصیل یا وام واژه ایرانی است. نتیجهگیری نهایی هوبشمان از این قرار بود که زبان ارمنی یک گویش ایرانی نیست. بلکه شاخهای مستقل از گروه زبانهای هند و اروپایی است. به عبارت دیگر، زبان ارمنی نیز مانند زبانهای ایرانی، شاخهای متمایز از یک زبان مادر است و امروزه این نظریه را همه دانشمندانی که در رشته زبانشناسی تطبیقی پژوهش میکنند، پذیرفتهاند.>>
زبان ارمنی را میتوان به دو دوره کلی تقسیم کرد:
الف:دوره گفتاری (دوره قبل از ابداع الفبای ارمنی)، یعنی از قدیم ترین ایام تا ۴۰۴م.
ب:دوره نوشتاری (دوره بعد از ابداع الفبای ارمنی)، یعنی از ۴۰۴م تا به امروز.
از دوره گفتاری اطلاعات زیادی دردست نیست. دوره نوشتاری به سه دوره اصلی و چندین دوره فرعی تقسیم میشود. سه دوره اصلی عبارت اند از:
دوره باستان یا گرابار، دوره میانه یا کیلیکیه و دوره جدید معاصر یا آشخارهابار، در تمام این دورهها، زبان ادبی، به عنوان بزرگ ترین گونه زبان ارمنی در درجه اول اهمیت قرار دارد.
در اینجا باید متذکر شد که زبان ادبی جدید یا معاصر خود به دو بخش تقسیم میشود:
زبان ادبی شرقی
زبان ادبی غربی
ترجمه متون ، ترجمه متون انگلیسی ،
:: بازدید از این مطلب : 299
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0